رسول خدا فرمود: زمانی موسی نشسته بود که ناگاه شیطان سوی او آمد و کلاه
درازی به سر داشت. نزدیک او که رسید کلاه از سر برداشت و به او سلام کرد.
موسی گفت تو کیستی؟ گفت من شیطانم.موسی گفت شیطان تویی! خدا آواره ات
کند.شیطان گفت من آمده ام به خاطر منزلتی که نزد خدا داری سلامت کنم.
موسی گفت این کلاه چیست؟ گفت به وسیله این کلاه دل آدمیزاد را می ربایم.
موسی گفت به من خبر ده از گناهی که چون آدمیزاد مرتکب شود بر او مسلط می
شوی ؟ گفت هنگامی که او از خودش خوشش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش
را کوچک بشمارد.
:: موضوعات مرتبط:
گوناگون ,
,
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9